Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش افکارنیوز،

مرد فراموش‌نشدنی فوتبال ایران وارد ۵۰ سالگی شد، اما انصافاً به خداداد عزیزی نمی‌خورد در این سن و سال باشد. حماسه‌ساز ملبورن، غزال تیزپای فوتبال ایران، مرد صریح‌اللهجه و خوش‌صحبت کشورمان هنوز محبوبیت بالایی دارد و روی بورس است. با خداداد گفت‌وگویی انجام دادیم که در می‌خوانید.

یادتان هست چقدر پیام تبریک بابت تولدتان داشتید؟

خیلی زیاد و از این بابت خیلی خوشحالم؛ هرچند سخت است در ۲۴ ساعت جواب صدها تماس را داد، اما از اینکه می‌بینم دوستان خوب زیادی دارم، واقعاً خوشحالم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

من پست و مقامی ندارم و قرار هم نیست پست بگیرم تا فکر کنم فلانی اگر تبریک می‌گوید، به خاطر خودم نیست. حتی دیدم فدراسیون فوتبال هم تبریک گفته که کار خوبی است، ولی باید خیلی بیشتر شود و تولد تمام کسانی که در تیم ملی بازی کرده‌اند و زحمت کشیده‌اند، تبریک گفته شود.

حرف فدراسیون شد، علی کفاشیان هم به فدراسیون برگشته است؟

هنوز اطلاعات کاملی ندارم تا نظر بدهم، ولی یک حرف او را در ذهن دارم. یک روز مرا دید و گفت کاش همه منتقدان مثل شما بودند یعنی از جنس فوتبال و دلسوز فوتبال که برای بهتر شدن اوضاع انتقاد می‌کنند، نه ضایع کردن افراد. این حرف کفاشیان که از جنس دوومیدانی بود را از فوتبالی‌هایش خیلی کم شنیده‌ایم.

چند روز قبل سالگرد بازی ایران و آمریکا بود، با مهدی پاشازاده صحبت می‌کردیم که گفت قبل از بازی فیلمی پخش و باعث ناراحتی بازیکنان ایران شد.

جایی که ما اسکان داشتیم، تلویزیون ۲ کانال می‌گرفت و کاری جز تماشای تلویزیون نداشتیم. شب قبل از بازی فیلمی پخش شد با اسم «بدون دخترم هرگز» و خیلی ناراحت‌مان کرد. صبح رفتیم سراغ آقای صفایی‌فراهانی و گفتیم این‌ها کلی دروغ و کارهای زشت را به فرهنگ ایران نسبت داده‌اند و ما نمی‌توانیم این موضوع را نادیده بگیریم.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

من، استیلی و خاکپور به جلسه مطبوعاتی قبل از بازی رفتیم. یک کلاه زردرنگ روی سرم بود که رویش نوشته شده بود فیرپلی. زمانی که وارد سالن شدیم، قبل از نشستن کلاه را از سرم برداشتم و روی میز گذاشتم و در حضور نمایندگان رسانه‌های جهان گفتم بازی ما و آمریکا فیرپلی نیست. دیشب فیلمی از تلویزیون فرانسه پخش شد که در وحله اول کاملاً دروغ و زشت بود و مهمتر از آن، کار زشت تلویزیون کشور میزبان جام جهانی است. در فیلم پخش شده مرد ایرانی همسرش را کتک می‌زند، اما در خانه ما احترام به مادر در اولویت بوده است و در فیلم نشان داده شد ایرانی‌ها علف می‌خورند در حالی که خوراک ایرانی‌ها از اکثر کشورهای دنیا بهتر و برتر است و علف‌خور، کارگردان و بازیگران این فیلم جعلی هستند. خلاصه کلی اعتراض کردیم و شب هم آمریکا را شکست دادیم، اما یک ماه بعدش در آلمان با یک ایرانی حسابی جر و بحث کردم و دست آخر به او ناسزا هم گفتم. (خنده)

چرا؟

یک مغازه سراغ داشتیم برای مسلمانان که گوشت حلال می‌فروخت و برای خانه از آنجا خرید می‌کردم. آنجا بودم که این ایرانی آمد و گفت من قبلاً شما، خاکپور و... را خیلی دوست داشتم، ولی حالا از همه‌تان متنفرم! سؤال کردم چرا؟ جواب داد برای اینکه به فیلم بدون دخترم هرگز، اعتراض کردید. گفتم شما فیلم را دیده‌ای؟ جواب داد بله! سؤال کردم در خانه شما پدرتان، مادرتان را کتک می‌زد؟ گفت نه. گفتم علف می‌خوردید؟ باز گفت نه! پرسیدم پس چرا نباید به فیلم اعتراض می‌کردم که با جواب‌هایش فهمیدم مخالف سیاسی است. به او گفتم تو برای بد نشان دادن چهره ۴ نفر آدم سیاسی در ایران حاضری کل فرهنگ کشور زیر سؤال برود؟ گفت آره.

شما چه گفتی؟

گفتم برو دنبال زندگی‌ات. من هم دعا می‌کنم خدا شفایت بدهد. مرد حسابی من از سیاست سر درنمی‌آورم و خیلی هم بدم می‌آید و خوشبختانه رانت و رفاقتی هم ندارم. موضوع فرهنگ کشور است. اگر شما در خاندان‌تان دیده‌اید مردها هر روز زن‌ها را می‌زنند که اشکال از خودتان است، ولی من یک بار ندیده‌ام پدرم به مادرم تو بگوید و همیشه به مادرم می‌گفت شما. یا اگر علف خورده‌ای، من در گرسنگی نان خالی با رب گوجه فرنگی خورده‌ام، اما ندیده‌ام کسی علف بخورد. البته طرف ول‌کن هم نبود.

چطور؟

گفت تو و علی دایی باید تظاهرات راه بیندازید. گفتم اگر بلایی سرمان آمد چی؟ گفت شماها شروع کنید ما می‌آییم مملکت را دست‌مان می‌گیریم! شاکی شدم و گفتم خفه شو. من بمیرم که تو برگردی و...

آخرش چه شد؟

گفت تو و علی دایی را هم مثل صیاد شیرازی ترور خواهیم کرد! یادم هست به همسرم که فاطمه در آغوشش بود، اشاره کرده بودم که بیرون مغازه بایستد. گفتم در مورد علی دایی با خودش صحبت کن، ولی در مورد خودم می‌توانم بگویم خودت و هفت جد و آبادت هیچ غلطی نمی‌توانید بکنید. بعد به فروشنده ترک که تا حدودی آشنا شده بودیم، به آلمانی گفتم زنگ بزن پلیس! تا اسم پلیس آمد، فرار کرد و من خنده‌ام گرفته بود. هنوز به پلیس آلمان تلفن نزده طرف فرار کرد، اما یک دقیقه قبلش داشت صحبت از ترور ما می‌کرد.

 

منبع: افکارنيوز

کلیدواژه: فوتبال ایران خداداد عزیزی آلمان خداداد عزیزی علی دایی فوتبال ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۹۳۸۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای مخفیانه زنان یک روستا که سوژه شد

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، زبان جهان شمول در فیلم‌هایمان اهمیت دارد و این هم مخاطب داخلی را در برمی‌گیرد و هم مخاطب خارجی را.»

بیشتر بخوانید: هنوز هم حاضرم با این صداوسیما که به من ظلم کرده کار کنم

فیلم مستند کوتاه «با قید محرمانگی» به کارگردانی شروین وحدت و پیام عزیزی در بخش اصلی و بین‌الملل هفتادمین جشنواره فیلم کوتاه اوبرهاوزن در کشور آلمان این روزها به نمایش درآمده است، به بهانه این حضور، شروین وحدت نخست درباره موضوع فیلم و اینکه واجد چه ویژگی‌هایی بوده که در بخش اصلی جشنواره اوبرهاوزن پذیرفته شده است گفت: این فیلم به یک جریان بسیار مهم که دو سال پیش در یکی از روستاهای شهر همدان رخ داده می‌پردازد. زنان روستا مخفیانه و دور از اطلاع مردان، نامه‌ای شکایت آمیز به فرمانداری و استانداری همدان می‌نویسند و می‌خواهند که به وضعیت بغرنجی که مردان روستا ایجاد کرده‌اند، رسیدگی کنند. همین نامه موجب می‌شود که فرمانداری برای حل مشکل روستا اقدام کند. این فیلم روایت زنان از چگونگی شکایت آنها و همکاریشان با هم برای مقابله با این معضل است و به‌ویژه شرایطی را که موجب شد نامه مخفیانه به دست فرماندار برسد، نمایش می‌دهد زیرا اگر مردها مطلع می‌شدند، طبیعتاً جلو این شکایت را می‌گرفتند.

پیام عزیزی از نحوه مطلع شدن از این سوژه در عین مخفیانه بودن، یادآور شد: این نامه رسانه‌ای شده بود. ما خبر این نامه را در رسانه‌های داخلی و شبکه‌های اجتماعی دیدیم. اگر جستجو کنید همین الان هم این خبر که گویا خود فرمانداری منتشر کرده بود در دسترس است. ما فقط خودمان را به آن روستا رساندیم و با پرس‌وجو از زنان روستا به حقیقت این موضوع دست پیدا کردیم. ما متوجه شدیم جمع بزرگی از زنان، هم‌پیمان شده و شکایت کرده بودند.

ماجرای مخفیانه زنان یک روستا که سوژه شد

او همچنین درباره فرم متفاوت فیلم خاطرنشان کرد: اجازه بدهید در مورد چگونگی فرم فیلم توضیح ندهیم تا برای مخاطب لو نرود. گرچه توضیح فرم به تنهایی نمی‌تواند نمایانگر آنچه باشد که دیده می‌شود. اما تنها می‌توانیم اشاره کنیم که فرم فیلم را منطبق بر رخداد و بر اساس محتوای آن شکل دادیم.

وحدت کارگردان و تهیه کننده دیگر فیلم با «قید محرمانگی» درباره حضور فیلم‌شان در جشنواره «اوبرهاوزن» تصریح کرد: ما فیلم را برای جشنواره بخصوصی آماده نکردیم که بر اساس اساسنامه آنها فرم انتخاب کنیم. این فرم چیزی بود که پیش از فیلمبرداری بین من و آقای عزیزی با ساعت‌ها مکاشفه و بحث شکل گرفت. به فرم‌های مختلفی فکر کردیم که بتواند روایت درستی از این جریان ارائه دهد. در نهایت از بین چندین فرم، درست در روز فیلمبرداری برای ما محرز شد که باید از این فرم که الان در فیلم دیده می شود استفاده کنیم.

پیام عزیزی هم در ادامه درباره همین موضوع گفت: نه فقط برای این فیلم، ما برای تمام فیلم‌هایی که ساخته‌ایم و یا در دست ساخت داریم به فرم و نحوه روایت فکر می‌کنیم، چون فرم و نحوه روایت می‌تواند یک موضوع را نابود و یا درخشان کند.

وحدت نیز گفت: باید این نکته را هم بگویم که این فیلم قبل از آنکه از سوی جشنواره اوبرهاوزن دعوت شود از جشنواره معتبر کراکوف دعوتنامه گرفته بود و ما بین این دو جشنواره، اوبرهاوزن را انتخاب کردیم چون فهمیدیم فیلم‌های ایرانی کمتر در این جشنواره بوده‌اند و این نکته که بخش مستند و داستانی مجزا ندارد و فیلم مستند ما در رقابت با فیلم‌های داستانی که معمولاً ارجحیت دارند، مورد اقبال قرار گرفته است، برای ما مساله بسیار مهمی بود که جشنواره اوبرهاوزن را انتخاب کردیم.

کارگردانان فیلم «با قید محرمانگی» در پایان مطرح کردند: ما امیدواریم فیلم مورد اقبال مخاطبان قرار بگیرد. آنچه فیلم دنبال می‌کند به مخاطب انتقال داده شود و اثر خود را داشته باشد. جایزه نه اینکه برایمان مهم نباشد اما اینکه مخاطبان هم مثل مدیران جشنواره با دیدن فیلم ما تحت تاثیر قرار بگیرند ارزش بالاتری برای ما دارد.
عزیزی درباره این که فیلم را برای مخاطب خارجی ساخته‌اید یا داخلی، گفت: ما قبل از اینکه به جشنواره‌ها فکر کنیم به فرم فکر کرده بودیم در همان زمان هم به مخاطب‌مان فکر می‌کردیم. زبان جهان شمول در فیلم‌هایمان اهمیت دارد و این هم مخاطب داخلی را در برمی‌گیرد و هم مخاطب خارجی را. در اکران های خصوصی متوجه شدیم که مخاطب داخلی ارتباط تنگاتنگی با فیلم ما دارد چون دغدغه فیلم را با تمام وجود درک کردند.

عوامل « با قید محرمانگی» عبارتند از: تهیه کننده و کارگردان: شروین وحدت، پیام عزیزی، تدوین: محسن ظهرابی، فیلمبردار: کیوان ایمانی، موسیقی: احسان آنالویی، صداگذار: سامان شهامت و بهزاد مهدی‌زاده، اصلاح رنگ و نور: رضا تیموری، صدابردار: شروین وحدت، مدیر روابط‌عمومی: سعید اسلام‌زاده، طراح پوستر: متین خیبلی، دستیار کارگردان: رضا عزیزی، مدیر تولید: مهرسام حق‌جو، عکاس: کیوان ایمانی،پخش بین‌الملل: نشاط باقری.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/

کد خبر: 1229657 برچسب‌ها اخبار سینما

دیگر خبرها

  • (ویدیو) شعبده‌بازی «دایی عباس» مقابل سید محمد خاتمی
  • ماجرای مخفیانه زنان یک روستا که سوژه شد
  • میزبانان لیگ ملت‌های والیبال ۲۰۲۴ مشخص شدند
  • چرا ساترا به حذف «حشاشین» ورود کرد؟/ ترور را به ایران نسبت دادند!
  • ماجرای ترور رییس سابق فدراسیون کشتی ایران! / فیلم
  • پیام رهبری به خانواده سردار ترور شده در سوریه
  • عکس‌| برخورد گرم علی دایی با اهالی اکباتان؛ ذوق‌زدگی یک کودک از دیدار با شهریار
  • ارائه خدمات پزشکی رایگان در جزیره قشم
  • ابرل: از پاسخ منفی رانگنیک سورپرایز شدیم/ بیکار ننشسته‌ایم!
  • درخواست انتخاباتی یک نماینده مجلس از مردم